per
انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران
مدیریت اطلاعات
1735-8418
2017-08-23
3
شماره 1
1
30
64887
Original Article
ارائه الگوی هوش کسبوکار آموزشی دانشگاه با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (موردمطالعه: دانشگاه فردوسی مشهد)
Proposing an educational Business Intelligence model for university by using interpretive structuring modelling
(Case of study: Ferdowsi University of Mashhad)
غلامرضا ملک زاده
malekzadeh@um.ac.ir
1
آلاء اکرامی فرد
ekramifard@staff.um.ac.ir
2
محمود رنجبر
ranjbar@um.ac.ir
3
گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
کارشناس ارشد، مهندسی نرم افزار، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
کارشناس ارشد، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
مؤسسات آموزش عالی بهعنوان سازمانهایی که دارای حجم انبوهی از دادهها در حوزههای دانشجویی، برنامهریزی درسی و منابع انسانی خود هستند، میتوانند با استفاده از سامانههای مبتنی بر هوش کسبوکار، اطلاعات مفیدی برای برنامهریزی و تصمیمگیری خود فراهم نمایند که آنها را قادر میسازد از چنین اطلاعاتی برای افزایش مزیتهای رقابتی خود استفاده کنند. به همین دلیل در پژوهش حاضر تلاش شده است الگویی برای هوش کسبوکار آموزشی دانشگاهها ارائه شود که مبنای طراحی سامانههای هوش کسبوکار آموزشی دانشگاه باشد. برای ارائه الگوی موردنظر، پس از انجام مطالعات و بررسی ادبیات موضوع، ابتدا مؤلفههای اثرگذار بر هوش کسبوکار آموزشی شناسایی شد و سپس عناصر و مؤلفههای آن بر اساس نظر خبرگان آموزشی، احصاء شد که در پنج بخش: مدیریت ثبتنام، حمایت تحصیلی از دانشجو، بهبود وضعیت تحصیلی دانشجو، بهبود محتوای درسی، بهبود روش تدریس اساتید و مدیریت دانشآموختگان قرار میگیرند. پس از تعیین عناصر پیشنهادی و مدل مفهومی برای هوش کسبوکار آموزشی دانشگاه، با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری، عناصر مدل مفهومی پیشنهادی، سطحبندی و مدل سلسله مراتبی آن به دست آمد. بر اساس این مدل سلسله مراتبی، بخش مدیریت دانشآموختگان دارای قدرت نفوذ بالا و در بالاترین سطح و بخشهای توسعه مهارتهای تدریس اساتید و بهبود محتوای دروس، دارای قدرت نفوذ و وابستگی بالا و در سطح میانه قرار دارند. بخشهای بهبود وضعیت تحصیل دانشجویان و بهبود ثبتنام دارای قدرت وابستگی بالا هستند و در پایینترین سطح قرار میگیرند. این مدل ساختاری تفسیری و سطوح مشخصشده در آن میتواند در پیکربندی سامانه هوش کسبوکار آموزشی دانشگاه همراه با مؤلفههای هر بخش مورداستفاده قرار گیرد.
Higher education institutions have a huge amount of data in student domains, curriculum and human resources that contain useful information for planning and decision making. Universities can use such information to increase their competitive advantage through Business Intelligence systems. For these reasons, the present study attempts to investigate a model for the business intelligence of universities. To achieve the desired model, after studying and reviewing the literature, the effective components on the design of the model were identified and then the elements and components of business intelligence in the university based on the opinions of the educational expert panel were extracted. The proposed model includes five sections: registration management, student support, improvement of student's academic status, improving the content of the course, improving the teaching methodology and management of the graduates. After identifying the main elements of the proposed and conceptual model for the business intelligence of the university, by using the Structural Modeling Interpretative Method, the elements of the proposed conceptual model, a hierarchical model were obtained. Based on this hierarchical model, the graduate management has a high penetration power and is at the highest level, and the development of teaching skills and improvement of the content of the courses, have high and moderate influence and affiliation, but improvement of students’ education and enrollment is high and they are at the lowest level. These levels can be used to configure the university business intelligence system along with the components of each section.
https://www.aimj.ir/article_64887_316897d397b4e958727558db950dfd0b.pdf
آموزش عالی
سامانه آموزشی دانشگاه
مدل ساختاری تفسیری
مدل سلسله مراتبی
هوش کسبوکار
Business Intelligence
Enrollment management
Higher education
University education system
per
انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران
مدیریت اطلاعات
1735-8418
2017-08-23
3
شماره 1
31
54
64888
Original Article
بررسی پارامترهای تأثیرگذار در ایجاد عیب چسبندگی ورقهای فولادی تحت نورد سرد با کشف دانش از دادههای فرآیندی
Investigation of the effective parameters causing stickers in cold rolling mill steel by knowledge discovery from process data
محمد تقی رضوان
rezvan@kashanu.ac.ir
1
مصطفی ابویی اردکان
mabouei2001@gmail.com
2
علی زینل همدانی
hamadani@cc.iut.ac.ir
3
علی اکبر باطنی
abc@gmail.com
4
استادیار گروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
استادیار گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
استاد دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
کارشناس شرکت فولاد مبارکه، اصفهان، ایران
بهبود کیفیت تولید با بهینهسازی شرایط تولید، یک هدف مستمر برای همه شرکتهای صنعتی-تولیدی است. کاهش ضایعات و محصولات معیوبی که در اثر عوامل کنترلی در فرآیندهای تولید ایجاد میشوند، همواره از اهداف مدیران شرکت است. فرآیندهای تولید شرکتهای فولادسازی نیز از این موضوع مستثنا نیستند. یکی از عیوب سطحی ورقهای فولادی، عیب چسبندگی است که نوعی جوشخوردگی لایهها بوده که در خط تولید در حین باز شدن کلاف آنیل شده و درصورتیکه نیروی موردنیاز جهت باز کردن کلاف بیش از استحکام تسلیم باشد، اتفاق میافتد. در صورت بروز این عیب در ورقهای فولادی، هزینههای سنگینی به شرکتهای فولادسازی وارد میشود. در راستای کاهش عیب چسبندگی میتوان دادههای عملیاتی فرآیندی را تجزیهوتحلیل و پردازش کرد؛ بهگونهای که انعکاسدهنده مشخصههای تأثیرگذار بر عیب باشد. برای هدایت این کار میتوان تکنیکهای دادهکاوی را مورد بهرهبرداری قرار داد؛ چراکه این تکنیکها قادرند دانش را بازیابی کرده و به استخراج قواعد عملیاتی از یک مجموعه داده بپردازند. دادههای عملیاتی از مجموعه دادههای غیرمتمرکز یک شرکت فولادی گرفته شد و بر اساس متدولوژی استاندارد CRISP-DM مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. مجموعه داده تحت بررسی یک مجموعه داده نامتوازن بوده که با استفاده از ابزارهای شبکه عصبی، رگرسیون لجستیک، ماشینهای بردار پشتیبان و درخت تصمیم C5.0 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت که بالاترین دقت، مربوط به درخت تصمیم C5.0 بوده است. بر این اساس، از درخت تصمیم، قوانینی استخراج شد که با تجارب کارشناسان خبره نیز چک و کنترل گردید. نتایج بهدستآمده نشان داد که بهرهگیری از دادهکاوی برای تجزیهوتحلیل پارامترهای مؤثر بر عیوب میتواند منجر به بهبود کیفیت گردد؛ زیرا از این رویکرد میتوان برای تنظیم پارامترهای عملیاتی فرآیندهای تولیدی استفاده نمود.
Improving the quality of products by optimizing production procedures is a continuous goal for all industrial-manufacturing companies. Reducing waste and defective products through controlling factors in production processes is always a goal of managers’ steel companies. One of the surface defects appears in steel coils is sticker issue, which is a kind of layers welding that occurs in the production line during the opening of the annealed coil when the force required to open the coil is greater than the Surrender Strength. To reduce the stickers’ issue, operational data of the production process of cold rolling analyzed and presented in a fashion that reflects the effective features create this defect. For this purpose, data mining techniques can be exploited, because these techniques can retrieve knowledge and extract operational rules from a dataset. The dataset under examine was analyzed using neural network, logistic regression, support vector machines, and decision trees. Experimental results reveal the highest accuracy is related to decision tree C5.0. Accordingly, from this decision tree, rules were extracted which were checked and controlled by the experts. The results showed that the use of data mining to analyze the parameters affecting sticker defects can lead to improved quality, because this approach can be used to adjust the operational parameters of the manufacturing processes.
https://www.aimj.ir/article_64888_c0f40c6f740c1346959338689d2b852e.pdf
بازیابی دانش
دادهکاوی
درخت تصمیم
شبکه عصبی
عیب چسبندگی
ماشینهای بردار پشتیبان
Data mining Sticking defect
decision tree
Knowledge discovery
logistic regression
Neural Network
Support Vector Machine
per
انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران
مدیریت اطلاعات
1735-8418
2017-09-22
3
شماره 1
57
78
93384
Original Article
ارائه مدلی جهت پیشبینی موضوعات مرتبط با هوشمندی کسبوکار
Presenting a Model to Predict Business Intelligence Domain
فاطمه عباسی
sati9634@yahoo.com
1
بابک سهرابی
bsohrabi@ut.ac.ir
2
آمنه خدیور
a.khadivar@alzahra.ac.ir
3
امیر مانیان
amanian@ut.ac.ir
4
دانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران
استاد گروه مدیریت فناوی اطلاعات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشیار گروه مدیریت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد دانشگاه الزهرا(س)، تهران، ایران
استاد گروه مدیریت فناوی اطلاعات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران
امروزه بسیاری از کالاها ازجمله کتاب از طریق اینترنت و بهصورت آنلاین به فروش میرسد و بهتبع آن لازم است اطلاعات دقیقتری در ارتباط با کالا در اختیار مشتری قرار داده شود تا تصمیم خریدش آگاهانه و هوشمندانهتر باشد. سایت آمازون، وبسایتی است که اطلاعات کتابها را برای خرید آنلاین در اختیار کاربران قرار میدهد. یکی از مشکلات در انتخاب کتاب از سایت آمازون مشخص نبودن زیرشاخههای مربوط به موضوع اصلی است. آگاهی از این زیر موضوعها خریداران را در انتخاب هوشمندانهتر و درنتیجه خرید بهتر یاری میکند. در این تحقیق تلاش گردیده تا با دادههای استخراجشده از سایت آمازون و با استفاده از روشهای خوشهبندی و طبقهبندی موضوعات و زیر حوزههای مرتبط با هوشمندی کسبوکار بهعنوان نمونه استخراج و درنهایت مدلی جهت پیشبینی موضوعات مرتبط با هوشمندی کسبوکار ارائه گردد. با استفاده از مدل پیشبینی، با ارائه عنوان و مقدمه کتابهای مرتبط با هوشمندی کسبوکار زیر موضوع مرتبط با کتاب پیشبینی میگردد. نتایج تحلیل نشان میدهد هفت خوشه مرتبط با هوشمندی کسبوکار به ترتیب ابزارهای هوشمندی کسبوکار و مصورسازی، رفتار سازمانی، مدیریت فرآیندها و دانش، سیستمهای پشتیبانی تصمیم، رهبری، متنکاوی و پایگاه داده است. درنهایت درخت تصمیم و نزدیکترین همسایه با دقت بالاتری مدل پیشبینی موضوعات مرتبط با هوشمندی کسبوکار را ارائه مینمایند.
In recent years, the volume of data and information exchanged over web pages, social networks, emails, and blogs is increasing. Most of the information that is exchanged and stored is in text format, which is very valuable given the huge amount of text data that is analyzed and discovered from these data. Text mining is one of the most important methods to extract knowledge from structured data which help organizations to achieve their goals. These days most of products like books purchased via internet or online. So that customers need dedicated information to make the decision to buy products more intelligently and smartly. Amazon is one of trading website which give related information to their customer for online buying. One of problem for these method for buying books is subcategory of books is not cleared which customer may buy unwanted books. In this research we tried to present predicting model to predict topic related to Business Intelligence by using text mining methods. Results show that Business Intelligence tools and visualization, behavioral organization, process management, decision support system, leadership, text mining and database are seven clusters which related to Business Intelligence.
https://www.aimj.ir/article_93384_c97da57e2e1b5c1adde7fb7e7aab3eb7.pdf
خوشهبندی
داده ساختار نیافته
طبقهبندی
متنکاوی
هوشمندی کسبوکار
Business Intelligence
Text Mining
Clustering
Classification
Structured Data
per
انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران
مدیریت اطلاعات
1735-8418
2017-08-23
3
شماره 1
77
105
64890
Original Article
تعیین وضعیت استفاده از ابزارهای وب 2.0 مبتنی بر پیادهسازی آلتمتریکس: مطالعه موردی کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
Determining the Status of Using Web 2.0 Tools Based on Altmetrics Implementation: Case Study Central Library of Islamic Azad University, Science and Research Branch of Tehran
فیروزه دوخانی
fdokhani@yahoo.com
1
امیررضا اصنافی
aasnafi@gmail.com
2
نجلا حریری
nadjlahariri@gmail.com
3
فاطمه نوشن فرد
f.nooshinfard@gmail.com
4
دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم وتحقیقات تهران
استادیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید بهشتی
استاد گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم وتحقیقات تهران
دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت استفاده از ابزارهای وب 2.0 توسط کتابداران و کاربران کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران مبتنی بر پیادهسازی آلتمتریکس است. این پژوهش ازنظر ماهیت، کاربردی است و با استفاده از روش ترکیبی متوالی - تبیینی انجام شده است. لذا ترکیبی از روشهای کمی، کیفی بهصورت متوالی مورداستفاده قرار گرفت. در بخش کمی پژوهش از دو ابزار پرسشنامه و سامانه مدیریت اطلاعات تحقیقاتی محقق ساخته استفاده شد. دو پرسشنامه محقق ساخته برای کتابداران و کاربران تدوین شدبه جهت محدودیت تعداد برای کتابداران نمونهگیری صورت نگرفت ولی برای کاربران نمونه بر اساس جدول مورگان تعیین شد و دادههای هر دو نمونه توسط نرمافزار اس پی اس اس تحلیل گردید. سامانه مدیریت اطلاعات تحقیقاتی بهعنوان دومین ابزار بخش کمی با استفاده از نرمافزار امکا ایجاد شد. جامعه آماری این بخش کلیه کاربران کتابخانه که از سامانه استفاده کردهاند بود. دادههای این سامانه توسط نرمافزار اددیس تحلیل شد. بخش کیفی پژوهش از نوع پژوهش کیفی عام بود، ابزار این بخش مصاحبه ساختاریافته بود و مصاحبه با 12 نفر از کتابداران برای تعیین وضعیت استفاده آنها از رسانههای مجازی برای ارائه خدمات پس از نصب دونات آلتمتریکس تا جایی ادامه یافت که دادهها به حد اجماع نظری رسیدند. نتایج بخش کمی پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه نشان میدهد میزان استفاده از ابزارهای وب 2.0 موردبررسی در پژوهش، میان جامعه هدف (کتابداران و کاربران) پایینتر از حد متوسط است. در این میان استفاده از شبکههای اجتماعی پیامرسان موبایلی میان کتابداران و کاربران در حد متوسط است. تحلیل ابزار سامانه مدیریت اطلاعات تحقیقاتی نشان داد میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مندلی و ریسرچ گیت میان کاربران پس از ایجاد سامانه و پیادهسازی آلتمتریکس افزایشیافته است. بر اساس نتایج بخش کیفی پژوهش، کتابداران کتابخانه پس از ایجاد سامانه و تجهیز آن به دونات آلتمتریکس، اقدامات فردی و سازمانی مختلفی برای افزایش استفاده از انواع رسانههای مجازی در کتابخانه انجام دادند. به طور کلی ایجاد سامانه مدیریت اطلاعات تحقیقاتی در کتابخانه علوم تحقیقات تهران و تجهیز آن به دونات آلتمتریکس و انواع ابزارهای رسانههای مجازی میزان استفاده کاربران از منابع علمی رسانههای مجازی و آشنایی آنها با ابزار آلتمتریکس را گسترش داد.
This study aimed to investigate the familiarity of librarians and users of the Central Library of Islamic Azad University, Science and Research Branch of Tehran with Web 2.0, on the implementation of Altimetrics. In essence, this study was an applied research and has been carried out using a Sequential-Explanatory Mixed Method Design. Therefore, a combination of quantitative and qualitative methods has been used. Questionnaires and structured interviews were used in quantitative and qualitative research. Two questionnaires were developed for librarians and users. The target population of this section was all librarians and users of the Library of Science and Research University in Tehran. Due to the limited number of librarians, sampling was not performed, but for users sample based on Morgan's table, Data were analyzed by SPSS. The Information Management System was created as the second part of the quantitative tool with the help of OMEKA. The target population of this section was all library users who used the system. Data was analyzed by Addthis. The qualitative part of the research was a general qualitative research method and the target society was considered as the whole librarian because of limited population. Structured interview was used and interviews with 12 librarians continued to be used to reach the consensus level. The results of quantitative part of the research show that using virtual media tools among target population has been evaluated below the average. Meanwhile, the use of Mobile messenger tools in both groups is moderate. Also, the analysis showed that the use of some social networks, including Mendly and Research Gate, has increased among users after the creation of The InformationManagement System. Based on the results of the qualitative part of the research, the use of virtual media among users and librarians has increased after implementation of the altmetrics button. Creating The Information Management System at the library site and equipping it with the altmetrics button and variety of virtual media tools expanded the users' use of virtual media and familiared them with altmetrics. Librarians also took important steps to use the examined tools to better Services the library.
https://www.aimj.ir/article_64890_2226537c5c2713992992b450ed39d58a.pdf
ابزارهای وب 2
آلتمتریکس
رسانههای مجازی
شبکههای اجتماعی
کتابخانه مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
Web 2.0 Tools
Virtual Media
Social Networks
Altmetrics
Central Library of Islamic Azad University of Science and Research branch of Tehran
per
انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران
مدیریت اطلاعات
1735-8418
2017-08-23
3
شماره 1
106
137
65265
Original Article
ارزیابی کارآیی کتابخانههای مرکزی دانشگاههای جامع دولتی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران با رویکرد تحلیل پوششی داده ها DEA )) و وزنهای مشترک( CSW)
Evaluating efficiency of academic libraries in Iran: Applying Data Envelopment Analysis (DEA) and Common Set of Weights (CSW)
محمدکریم بیات
mkbayat@gmail.com
1
علی رضا اسفندیای مقدم
ali.isfandyari@gmail.com
2
مقصود امیری
amiri@atu.ac.ir
3
مسئول بخش خدمات مرجع الکترونیکی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبائی
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علیآباد کتول
عضو هیئت علمی گروه مدیریت صنعتی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده ارزیابی کارآیی یکی از مباحث مهم در مدیریت هر سازمان و یا نهادی است که در صدد ارتقاء سطح کارآیی و یا عملکرد وضعیت موجود سازمان خود است. رویکردهای مختلفی برای ارزیابی کارآیی وجود دارد. یکی از رویکردها یا الگوهای ارزیابی کارآیی، «تحلیل پوششی دادهها» است که روشی ناپارامتریک و مبتنی بر دادههایی است که از شاخصهای ورودی و خروجی بدست میآید. هدف پژوهش حاضر تعیین شاخصهای مناسب ارزیابی کارآیی، میزان کارآیی، کارآمد یا ناکارآمد بودن و رتبهبندی کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی ایران، با توجه به این رویکرد است. این پژوهش از نوع توصیفی است و برای جمعآوری دادهها از روش پیمایش و از دو پرسشنامه استفاده شده و برای اجرای ارزیابی کارآیی کتابخانه-های مرکزی، از مدل BCC که یکی از الگوهای تحلیل پوششی دادهها است و همچنین از مدل دیگری با نام مدل وزنهای مشترک استفاده گردید. ارزیابی کارآیی 41 کتابخانه مرکزی دانشگاهی دولتی در ایران نشان داد که تنها یک کتابخانه به عنوان کتابخانه کارآمد و در سطح عالی، 8 کتابخانه در سطح خیلی خوب، 13 کتابخانه در سطح خوب، 7 کتابخانه در سطح متوسط، و 12 کتابخانه در سطح ضعیف قرار دارند.
Performance appraisal is one of the key issues in managing any organization or institution that seeks to improve the level of performance or performance of its organization's existing situation. There are different approaches to evaluating performance. One of the approaches or performance evaluation patterns is the "Data Envelopment Analysis", which is a nonparametric method based on the data obtained from the input and output indices. The purpose of the present study is to determine the appropriate indicators for assessing the efficiency, efficiency, efficiency, or inefficiency of the central libraries of Iranian universities, according to this approach. This research is descriptive. For collecting data, a survey method has been used and two questionnaires have been used. For performance evaluation of central libraries, the BCC model is one of the patterns of data envelopment analysis, as well as another model common weights was used. An evaluation of the effectiveness of 41 central government academic libraries in Iran showed that only one library was efficient and excellent, 8 libraries very good, 13 libraries good, 7 libraries medium-level, and 12 libraries at poor levels are located.
https://www.aimj.ir/article_65265_c6c3a46c6dd874f67b806d7a3bf9e5d2.pdf
ارزیابی
کارآیی
کتابخانه دانشگاهی
ایران
تحلیل پوششی دادهها
وزن مشترک
Performance measurement
Efficiency
Academic library
Iran
DEA
CSW
per
انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران
مدیریت اطلاعات
1735-8418
2017-08-23
3
شماره 1
143
161
64892
Original Article
تأثیر فناوری اطلاعات سبز بر مؤلفه اقتصادی پایداری سازمانی (مطالعه موردی: سازمانهای کوچک و متوسط ایرانی)
The effect of Green Information Technology on the corporate sustainable economics: (Review of Iranian Small and Medium-Sized Enterprises (SMEs))
محمدرضا تقوا
tagha@atu.ac.ir
1
مسعود ظهرابی
masoud.zohrabi1982@gmail.com
2
زهره دهدشتی شاهرخ
dehdashtishahrokh@atu.ac.ir
3
دانشیار مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
دانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
دانشیار، مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
بشر امروزی با دشواریهای شیوههای ناپایدار از زندگی مواجه است که تلاش برای رسیدن به رشد اقتصادی و افزایش درآمد با از بین بردن منابع طبیعی و تخریب اکوسیستمها باعث شده است تا بسیاری از مردم گرایشهای محیط زیستی را فراموش نمایند و درنتیجه اغلب در برابر هر نوع تغییر لازم بهمنظور اقتصادی پایدار و انسان دوستانه مقاومت نمایند. جهانیشدن، بهتدریج، باعث گسترش صنعت و فناوریهای پاک و سبز شده و پیروی از اصول اقتصاد سبز را الزامآور میکند؛ بنابراین تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان، بیشازپیش مجبور میشوند معیارها و شاخصهای خود را بهویژه ازنظر ملاحظات محیطزیستی ارتقاء دهند تا نیازهای مشتریان سختگیر را پاسخگو باشند. در این پژوهش از طریق مصاحبههای هدفمند و مطالعات کتابخانهای، شاخصهای فناوری اطلاعات سبز و پایداری اقتصادی شناسایی گردید. سپس پرسشنامه الکترونیکی در میان مدیران، مشاوران و خبرگان فناوری اطلاعات سازمانهای ایرانی توزیع شد. درمجموع اطلاعات 108 پرسشنامه در مدت یک ماه جمعآوری و اطلاعات 99 نمونه موردبررسی قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها در قالب مدل معادلات ساختاری و از روش حداقل مربعات جزئی استفادهشده است. این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روشهای پژوهش، پیمایشی - توصیفی است. نتایج بیانگر این است که سازمانهای کوچک و متوسط ایران میتوانند از طریق شاخصهای فناوری اطلاعات سبز (چرخه عمر، زیرساخت، توانمند ساز، سازمان و روشها) سازمان خود را در جهت پایداری اقتصادی هدایت نمایند.
Nowadays, human faces with difficulties of unsustainable ways of life, since efforts to achieve economic growth and increase incomes through destroying natural resources and ecosystems have caused many people to forget environmental trends and therefore often resist any kind of change necessary for a sustainable and humanitarian economy. Globalization, gradually, has resulted in development of industry and clean and green technologies, and this makes compliance with the principles of green economy necessary. Therefore, manufacturers, importers and exporters are increasingly forced to upgrade their metrics and indicators, especially from the environmental point of view, to meet the demands of rigorous customers. In this research, the indicators of green information technology and economic sustainability were identified through targeted interviews and library studies. Then electronic questionnaire was distributed among managers, consultants and IT experts. Totally, 108 questionnaires were collected during one month and data of 99 samples were reviewed. Data analysis conducted in the form of structural equation modeling and least minor squares method. This paper was an applied study in terms of purpose and survey- descriptive in terms of research methods. The results showed that organizations can lead themselves to economic sustainability through the indicators of green information technology (life cycle, infrastructure, empowerer, organization and methods.
https://www.aimj.ir/article_64892_d4888a2c6266a0ebc1e57857769cca2d.pdf
پایداری اقتصادی
پایداری سازمانی
سازمانهای ایرانی
سازمانهای کوچک و متوسط
فناوری اطلاعات سبز
per
انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران
مدیریت اطلاعات
1735-8418
2017-08-23
3
شماره 1
163
180
64893
Original Article
طراحی مدل پارادایمی مدیریت حین بحران و ارائهی راهکارهای پیشگیری: بررسی سازمانهای اسنادی (آرشیوی) کشور
Presenting a Crisis Management Model in Iran’s Archival Centers: Pre-crisis and Confronting Stage
صدیقه احمد فصیح
ahmadifa_se@yahoo.com
1
مریم ناخدا
mnakhoda@ut.ac.ir
2
محمد رضا اسماعیل گیوی
s.givi@ut.ac.ir
3
فهیمه باب الحوائجی
f.babalhavaeji@gmail.com
4
دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران
استادیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
استادیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه آزاد ، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
هدف این پژوهش، ارائه مدل مدیریت بحران برای پیشگیری و مقابله با بحران در سازمانهای اسنادی (آرشیوی) کشور است. روش پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجامشده است. دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته عمیق گردآوری گردید. جامعه پژوهش، شامل 20 نفر از متخصصان مدیریت بحران و نیز مدیران مراکز آرشیوی در ایران بودند و از نمونهگیری هدفمند برای انتخاب مصاحبهشوندگان استفاده شد. تحلیل داده در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافتههای مدل پارادایمی حاصله، شامل بخشهای شرایط علی، راهبردها، شرایط مداخلهگر و زمینهای و نیز پیامد حاصل از آنها است. شرایط علی در دو مقوله بحرانهای داخلی، بحران خارجی مانند بحرانهای طبیعی و بحرانهای انسانساخت جای گرفته است. شرایط مداخلهگر و زمینهها از مقولههایی ازجمله عدم آموزش تخصصی کارکنان، عدم وجود شرایط محیطی مناسب و مکانیسمهای مدیریتی (ایجاد انگیزه در کارکنان)؛ محل ساختمان آرشیو؛ استفاده از انواع تجهیزات آرشیوی برای مقابله با آتشسوزی، استفاده از نقشه بحران در حین بحران و مسائل مرتبط با نیروی انسانی تشکیلشده است. برای پیشگیری و مقابله با بحران در آرشیوها، لازم است راهبردهایی چون آموزش نوین تابآوری، آموزش نحوه استفاده اسناد برای کاربران؛ تصمیمگیری در شرایط بحرانی، استانداردسازی ساختمان و تجهیزات (عدم استفاده از اسکلت فولادی در ساختمان آرشیو، استفاده از اسکلت بتون مسلح و نیز استفاده از دیوارها و درها و کفها پوشهای ضد حریق) در ساختمان آرشیو اتخاذ شود. درنهایت پیامد اجرای فرایند مدیریت بحران در آرشیوهای ایران، کاهش و یا از بین رفتن اثرات بحرانهای داخلی و خارجی خواهد شد.
The purpose of this research is to present a crisis management model in the archival centers of Iran during the pre-crisis and confronting stage. The present study was conducted with a qualitative approach using the grounded theory method. Data was collected using semi-structured interviews. Data saturation was a major factor in determining sample size. The research population included 20 crisis management specialists and managers of archives in Iran. Data analysis was performed in three stages: open, axial, and selective coding. The paradigmatic model derived from the findings of the research includes the sections of the causal conditions, strategies, intervening conditions and the underlying conditions and their outcomes. The causal conditions are located in two categories of internal crises such as biological crises and lack of proper management, and external crises such as natural disasters, fires and human-made crises. Intervener conditions and backgrounds include categories such as lack of specialist staff training, lack of appropriate environmental conditions and management mechanisms, archival building, use of the crisis map during a crisis, and use of a variety of archival equipment to confront with fire, and human resources issues. To prevent and confront the effects of the crisis in archives, some strategies are required such as modern education for resilience, teaching how to use records, decision-making in crisis conditions standardizing buildings and equipment (non-use of steel skeletons in building archives, use of concrete skeletons Armed or metal, as well as the use of walls and doors and floors of anti-fire covers) in the building of archives and the establishment of multi-layer protective systems for the protection of documents.
https://www.aimj.ir/article_64893_73b1d29ba52e914a195f9c8954fa2bd1.pdf
آرشیوها
روش داده بنیاد
مدیریت پیش از بحران
مدیریت حین بحران
Archives
Grounded theory method
Pre-crisis management